گفتم:خدایاازهمه چیز دلگیرم   گفت:حتی از من؟

گفتم:خدایادلم را ربودند    گفت:پیش ازمن؟

گفتم:خدایا چقدر دوری؟     گفت:تویامن؟

گفتم:خدایاتنهاترینم      گفت:پس من؟

گفتم:خدایا کمک خواستم    گفت:ازغیرازمن؟

گفتم:خدایادوستت دارم     گفت:پیش ازمن؟

گفتم:خدایا اینقدر نگومن!    گفت من توام تو من

 

توکجایی سهراب؟آب را گل کردند      چشم ها را بستند وچه بادل کردند

صبرکن ای سهراب...قایقت جادارد؟     من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم

 

بی خودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود

بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود

ماخدا را باخود سردعوا بردیم...وقسم ها خوردیم

ماحقیقت ها را زیر پا له کردیم وچقدرحظ کردیم که زرنگی کردیم

روی هرحادثه ای حرفی از پول زدیم

ازشمامیپرسم ما که را گول زدیم؟؟؟

 

صدبار بدی کردی ودیدی ثمرش را             خوبی چه بدی داشت که یک بارنکردی؟